.
اطلاعات کاربری
درباره ما
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

متن آیت الكرسی + ترجمه

 

 

وب ها:سلام خدمت شما بازدید کنندگان گرامی امروز برای شما متن آیت الکرسی را در این پست قرار داده ایم امیدوارم که از دومین آیه بزرگ قران بهره لازم ببرید.

 

 آیت الكرسی جه اهمیتی دارد؟

 

در اهمیت و فضیلت این آیه همین بس که از پیامبر گرامی اسلام ص نقل شده است که از ابی بن کعب سؤال کرد و فرمود: کدام آیه برترین آیه کتاب اللَّه است؟ عرض کرد: اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، پیامبر ص دست بر سینه او زد و فرمود: دانش بر تو گوارا باد، سوگند به کسی که جان محمد ص در دست او است این آیه دارای دو زبان و دو لب است که در پایه عرش الهی تسبیح و تقدیس خدا میگوید.

 

متن آیت الکرسی
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ
مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ
لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ
فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ
اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ
أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ

ترجمه آیه الکرسی به فارسی

خداست که معبودى جز او نیست زنده و برپادارنده است نه خوابى سبک او را فرو مى‏گیرد و نه خوابى گران آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست کیست آن کس که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند آنچه در پیش روى آنان و آنچه در پشت‏سرشان است مى‏داند و به چیزى از علم او جز به آنچه بخواهد احاطه نمى‏یابند کرسى او آسمانها و زمین را در بر گرفته و نگهدارى آنها بر او دشوار نیست و اوست والاى بزرگ.

در دین هیچ اجبارى نیست و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزى استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنواى داناست.

خداوند سرور کسانى است که ایمان آورده‏اند آنان را از تاریکیها به سوى روشنایى به در مى‏برد و[لى] کسانى که کفر ورزیده‏اند سرورانشان [همان عصیانگران=] طاغوتند که آنان را از روشنایى به سوى تاریکیها به در مى‏برند آنان اهل آتشند که خود در آن جاودانند.



:: برچسب‌ها: آیه الکرسی , قران , ترجمه , ترجمه ایه الکرسی , متن آیت الکرسی , ترجمه فارسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 424
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : رویا چله نیا
ت : شنبه 23 بهمن 1395
.

هر ادمی باید از گذشتش و تاریخ و ….درس بگیره.

بزرگترین درسی که من از زندگی گرفتم این بود که قران همون چیزیرو بهم میده که فطرتم میخواد..همون راه سعادت.

کسی که قران رو با تفسیر به دقت میخونه صد در صد زندگیش تغییر میکنه…

ببینید در گذشته پیامبران زیادی میومدند که همشون رو یا میکشتند و یا تکذیب میکردند…و چه صبری از خودش نشون داد خدا…همین الان هم داعش همش داره شیعه میکشه و خدا هم صبر کرده…مطمئنم اگه پیامبر خاتم الان ظهور میکرد کلی ایه در مورد داعش داشتیم که خدا لعنتشون میکرد.

پس حتما قران خوندن رو با تفسیر شروع کنید تامسیرتون روشن بشه و راه رو پیدا کنید..

قران هر چی بخواید بهتون میده…من خیلی کتاب خوندم و اخر رفتم سمت قران…الان فهمیدم که همهی کتاب ها همین حرف قران رو میزنن اما با  یه لحن دیگه…

 

بذارید جهت دوست شدن با قران براتون چند ایه زیبا بیارم

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ( بقره ۲۹) 

ای انسان دنیا برای توست نه تو برای دنیا
 

وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِیمُوا الصَّلَاهَ وَآتُوا الزَّکَاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنکُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ (۸۳) 

اولین ازمون خدا پرستی محبت کردن به پدر و مادره
 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ (۱۲) 

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها گناه است؛ و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید؛ و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید؛ تقوای الهی پیشه کنید که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است!
 
 وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ (۱۱)
واسه همدیگه لقب بد نذارید…
 

یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَیُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَیَهْدِیهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ (۱۶) 

مکارم: خداوند به وسیله قران ، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه‌های سلامت، هدایت می‌کند؛ و به فرمان خود، از تاریکیها به سوی روشنایی می‌برد؛ و آنها را به سوی راه راست، رهبری می‌نماید.
 

وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ (۴۰) 

 نعمتهایی را که به شما ارزانی داشتم به یاد آورید، تا منم به یادتون باشم.
 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنفِقُوا مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ

از انبار دلت انفاق کن نه از انبار خونت
 

صِبْغَهَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَهً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ (۱۳۸) 

بهتر از رنگ خدا رنگی نیست…پس به کاراتون رنگ و نیت خدایی بدید
 
تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى
تو کارهای خیر به هم کمک کنید
 
قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ (۳۰) 
از چشمات نگهداری کن تا به عفاف و پاکی برسی
 

وَمَثَلُ الَّذِینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لَا یَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَعْقِلُونَ (۱۷۱) 

ارزش گوش چشم و زبان به اینه که فکر و تعقل کنی وگرنه حیوان هر سه تاشو داره
 
وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا
اگه کسی غیبت مارو کنه ناراحت میشیم ولی خودتون میشینید غیبت میکنید؟
 

وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِکُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (۱۱۰) 

از قدم گذاشتن در مسیر خیر خسته نشو چون همه کارهات نزد خدا محفوظه.
 

یَا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالًا طَیِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ (۱۶۸) 

شیطان انسان رو گام به گام منحرف میکنه پس مواظب گام اول باشید
 
یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ
تکالیف دینی برای ارامش شماست نه دشواری
 
فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ
پس در نیکیها بر یکدیگر سبقت جویید!
 
 وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاهٍ
یهودی ها حریص ترین و دلبسته ترین مردم به زندگی دنیا هستند
 
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَوْمٌ مِّن قَوْمٍ

همدیگرو مسخره نکنید اگه دین دارید

 
 وَلَا تَجَسَّسُوا
تو زندگی هم تجسس نکنید
 
 کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ
به جای نمردن به خوب مردن فکر کن
 
 مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاءُ
عزت و ذلت رو خدا میده…با ریا نمیتونی بهش برسی
 
أُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ
طبیعت انسان :
۱: حرص خوردن و توقع داشتن
۲: تعهد نداشتن و استدلال (بخل)
 

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَهٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى (سبا ۴۶ )

نصیحت خدا به بنده هاش : برای من کار کنید ولو تنها باشید
 

وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا (۷۲) 

بنده من هر جا که حس میکنه فساد توشه نمیره
 

یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (۲۸) 

ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!

لَّقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا (۲۹) 

 او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خوارکنند* انسان بوده است!
*یعنی دوست ناباب انسان رو از قران دور میکنه*
 

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ( بقره۲۱۶) 

خیلی وقت ها شما ازم چیزی میخواید که خیر و صلاح شما توش نیست و مسیری رو براتون قرار میدم در زندگی که راه سعادت واقعی توشه.
اعتقاد به این ایه اخری زندگی شمارو خیلی زیبا میکنه
بقره ایه ۲۱۶
بچه های سایت توبه قران رو بخونید …خیلی زیباست .در مسیر توبه بهتون خیلی کمک میکنه…این کتاب عالیه عالی!!!!


:: برچسب‌ها: قران , خدا , توبه د , سوره , آیات , تفسیر , آیات , ,
:: بازدید از این مطلب : 107
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : رویا چله نیا
ت : شنبه 23 بهمن 1395
.

حجابو عفاف در قرآن کریم
 

برای ایجادفرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد رانسبت به این موضوع، محکم کنیم و این، یعنی نهادینه سازی باورهای درست و فرهنگ سازیدقیق. بنابراین، تهدید و اجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راهکار، اثر بخش نخواهدبود.

 
 

 

 

«یا ایها النبی، قل لازواجک و بنائک و نساء المؤمنین یدنین علیهنّّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً؛ ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو روسری های بلند بر خود بیفکنند، این عمل مناسب تر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده ی مهربان است» . (1) (سوره احزاب، آیه ی 59)
 


مفهوم حجاب


حجاب ، در لغت به معنای مانع و پرده و پوشش آمده است. حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بعد ایجابی و سلبی است. بعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است و این دو بعد باید در کنار یکدیگر باشند؛ تا حجاب اسلامی محقق شود. گاهی، ممکن است یک بعد باشد ولی دیگری نباشد که در این صورت، نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام متفاوتی داشته باشد، از جمله حجاب ذهنی، فکری و روحی، علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است، مثل حجاب و پوشش در نگاه که به مردان و زنان، در مواجهه با نامحرم توصیه شده است.
«جلابیب» جمع جلباب، به معنای مقنعه ای است که سر و گردن را می پوشاند. (2) و یا پارچه ی بلندی است که تمام بدن و سر و گردن را می پوشاند. (3) مرحوم امین الاسلام طبرسی، در «مجمع البیان» ، در ذیل آیه می نویسد، «جلباب» عبارت از روسری بلند است که هنگام خروج از خانه، زنان به وسیله ی آن، سر و صورت خود را می پوشانند ... مقصود این است که با روپوشی که زن بر تن می کند، محل گریبان و گردن را بپوشاند. با توجه به معانی جلباب و از جمله، این معنی که پارچه ی بلندی برای پوشیدن تمام بدن و سر و گردن است، در معنای امروزی، می توان پوشش «چادر» را با «جلباب» همانند و مشابه در نظر گرفت و از آن جا که در این آیه، به طور مشخص به استفاده ی زنان و دختران از جلباب اشاره شده است، می توان نتیجه گرفت که طبق فرموده ی رهبر معظم انقلاب اسلامی، چادر به عنوان یک حجاب برتر مطرح شده است.
پوشش، معرف شخصیت و عفت زن مؤمن است و موجب می گردد که افراد لاابالی جرأت نکنند به او جسارت کرده و به دید شهوت و هوسرانی به او بنگرند. این آیه، بیان می دارد: زنان مؤمن برای این که مورد آزار افراد هرزه قرار نگیرند، به گونه ای خود را بپوشانند که زمینه ای برای بی حرمتی به آنها فراهم نگردد.
خداوند در این فرموده اش، ابتدا فلسفه ی حجاب را تبیین می کند و با تهدید و زور، دستور حجاب را مطرح نمی کند و سپس، به بیان الگوی عملی پوشش، یعنی جلباب که پوشش خاص آن زمان بوده است، اشاره می کند. در اینجا، می توان نتیجه گرفت که برای ایجاد فرهنگ حجاب و پوشش مناسب در جامعه، باید ابتدا پایه های اعتقادی و بینش افراد را نسبت به این موضوع، محکم کنیم و این، یعنی نهادینه سازی باورهای درست و فرهنگ سازی دقیق. بنابراین، تهدید و اجبار، هیچ گاه به عنوان اولین راهکار، اثر بخش نخواهد بود.
این آیه، به پیامبر فرموده است که ابتدا، به زنان و دختران خود و بعد، به زنان مؤمن بگو که حجاب را رعایت کنند. یعنی، در امر به معروف، اول از خودی ها و نزدیکان شروع کنیم، سپس به سراغ دیگران برویم. همچنین در احکام الهی ، تفاوتی میان همسران و دختران پیامبر، با دیگر زنان وجود ندارد . احکام دینی، باید مورد توجه و استفاده ی همه قرار گیرد. (4)
هر پدیده ای، آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. حجاب نیز، به عنوان یک راهکار عملی، آثار فردی و اجتماعی مختلفی را به دنبال خواهد داشت.



آثار و پیامدهای رعایت حجاب


الف- آثار فردی


در خصوص آثار فردی رعایت حجاب، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1. احترام به شخصیت زن، به واسطه ی رعایت حجاب، 2. مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه، 3. حفظ اعتقادات مذهبی برای افراد، 4. حفظ عفت زن و جلوگیری از فساد و ناهنجاری.


ب - آثار اجتماعی


آثار اجتماعی رعایت حجاب فراوانند که برخی از آنها عبارتند از:
1. سلامت نسل جدید جامعه، 2. پیشگیری از فساد اخلاقی، 3. مبارزه با مظاهر بی دینی، 4. حفظ کیان خانواده.
در این نوشتار، آیه ی 59 سوره ی احزاب و نکات پیرامون آن را بررسی کردیم، اما در مورد انواع حجاب، با مطالعه ی کتب تفسیری و آیات قرآنی دیگر، مشخص می شود که انواع حجاب در قرآن، به سه بخش تقسیم شده است.

انواع حجاب قرآنی


1. حجاب چشم


«قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم؛ ای رسول، به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 30)
«قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ؛ ای رسول، به زنان بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند» . (سوره ی نور، آیه ی 31)


2. حجاب در گفتار


نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است.
«فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض؛ زنها که نازک و نرم با مردان سخن نگویید، مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است، به طمع افتد» . (سوره ی احزاب، آیه ی 32)


3. حجاب رفتاری


نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند.
«و لا یضربن بارجلهنّ لیعلم ما یخفین من زینتهنّ؛ و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود» . (5) (سوره ی نور، آیه ی 31)
از مجموع این مباحث، به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم، در خلال رفتارهای مختلف آنها، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن، به منزله ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرمی است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
در انتها، این نوشتار را با بیان سخنانی از استاد شهید «مرتضی مطهری» که در تبیین فلسفه ی حجاب در اسلام، تلاش علمی فراوانی داشت، به پایان می رسانیم: «عده ای می گویند: چون حجاب، به معنی پرده است، اسلام خواسته است زن باحجاب باشد، یعنی همواره پشت پرده بوده و در عزلت و گوشه نشینی باشد، اما باید بدانیم آنچه درباره ی پوشش زن است کلمه «ستر» به کار می رود. پوشش زن، در اسلام آن است که در معاشرت با مردان، بدن خود را پوشانده و از جلوه گری، پرهیز کند» . (6)

 

      

عفاف و حجاب در سیره حضرت زهرا (س)

 

روز 21 تیر ماه به مناسبت یادآوری شهادت مروه شروینی در دادگاه آلمان که بیرحمانه به دست یکی از نژاد پرستان آلمانی در دفاع از حق خویش به شهادت رسید؛روز عفا ف وحجاب نام گذاری شد.از این روی مناسب است  نگاهی به عفاف وحجاب داشته باشیم.

عفاف و حجاب دو ارزش  اخلاقی در جامعه بشری بویژه جوامع اسلامی است که همواره در کنار هم و گاه به جای هم به کار رفته‌اند. با توجه به معانی ذکر شده، حجاب یک امر ظاهری و بیرونی است؛ یعنی در حقیقت پوشش ظاهری افراد، بویژه زنان را حجاب می‌گویند. اما «عفاف وحیا» ، یک حالت درونی است که انسان را از گناه وحرام باز می‌دارد و آثار آن در گفتار و کردار انسان نمود پیدا می‌کند. «حجاب» در حقیقت همان نمود «عفاف» در نوع پوشش است.

مسئله پوشش و حفظ عفاف خاص دنیای اسلام و حتی دنیای ادیان توحیدی نیست. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.1 ودر همه جوامع و ملل به
صورت های گوناگون، کم و بیش وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی و ضروری برای زنان تعیین گردید.

بر مبنای دستورات اسلام هنگامی که زن پوشیده با وقار باشد ودر روابط اجتماعی جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد مغرض، جرات نخواهند کردتا  وی شوند .2 بر اساس فطرت وطبیعت انسانی، زنان از ازظرافت، لطافت و جاذبیت های خاصی برخوردار هستند که عمل ورفتار آن هامی تواند مردان، رابه سوی خود جذب کنند.هم چنان که در روایات آمده است: «المرئه ریحانة»3  یعنی «زن هم چون ریحانه یا شاخه گلی، ظریف است»،اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست تعرض گلچین، مصون نمی ماند.

البته با بررسی آیات و روایات در می یابیم که رعایت  عفاف شامل مردان نیز می شودو نیز در لزوم رعایت عفاف، تفاوتی بین افراد زن ومرد وجود ندارد. 4 اما به علت طبیعت وروحیه زنان،اسلام  برای آن که قدر و ارزش زن ها محفوظ باشد با مقرر داشتن حکم پوشش، زنان را از سهل الوصول بودن مصون داشته وبا حجاب محدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.5 بنابراین برای سالم سازی جامعه باید به دنبال عفت عمومی باشیم تا حجاب آگاهانه گسترش یابدتاسلامت وامنیت اجتماعی در جامعه پایدارشود.

عفاف وحجاب در رفتار حضرت زهرا (س)

«عفاف و حجاب»  در رفتار فاطمه(س) نمود کاملی دارد که با افتخار می توان گفت که در میان زنان جهان  حضرت فاطمه ى زهرا (س) بسیار پاکدامن و عفیف بودند و در طول زندگى خویش،در خانه و خانواده و روابط اجتماعی  تجسم عینی حیا وعفاف  به حساب مى آمدند.

حضرت (س) اگرچه نمونه کامل یک زن مسلمان در تمام اوصاف و کمالات اسلامى به ویژه در حجاب و عفاف بود، ولى مسائل سیاسى و اجتماعى را نیز در مواقع حساس نادیده نمى گرفت،ودر صورت لزوم در اجتماع حضور می یافت وبه مبارزه می پرداخت وحتی در مجامع عمومى وخصوصی به مناظره نشست وبه روشنگری پرداخت، ولى در عین حال هرگز از پرده حجاب کامل و عفاف لازم بیرون نرفت.

حضرت زهرا(س) درتمام ابعاد بهترین سرمشق والگوی عملی برای جامعه امروز وفردا است. یعنی جامعه باید وضعیت عفاف و حجاب فاطمه(س)  را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و به همان صورت عمل نماید. صدیقه طاهره وقتی وظیفه ایجاب می‌کند که سخن بگوید، با قاطعیت تمام سخنرانی می‌کند و آنجا که دیگر داعی ندارد برای اینکه با نامحرم بنشیند، مجلس را ترک می‌کند مراعات حفظ حریم حجاب به قدری دقیق و ظریف است، که ضروری است برای حفظ امنیت و ارتباطات اجتماعی و سلامت جامعه همگان در این مورد با نظر دقیق بنگرند.

 

 

 

مهمان نوازی فاطمه زهرا(س)

در دیدگاه اسلام معاشرت های اجتماعی درقالب دوستانه وصله رحم همواره مورد تاکید قرار گرفته است؛این ارتباط های اجتماعی امری غیر قابل اجتناب است .در سیره فاطمی نوع این ارتباط و رفت وآمدها رامشاهده می کنیم با این تفاوت که حضرت زهرا(س) در معاشرت ها حیا وعفاف را همراه باححاب و پوشش مناسب رعایت
 می کردند.

مهمان نابینا

حضرت زهرا (س)  چنان حیا و عفاف را به عنوان یک این فضیلت ارزشی وکمال گرایانه  که مورد خواست و رضایت خداونداست را سرلوحه ى رفتار خویش قرار داده بود که از همه ى نامحرمان حتى از مردان نابینا نیز خود را مى پوشاند.

در روایت هاآمده است که مردی نابینا پس از اجازه گرفتن، وارد منزل امام علی(ع) شد. پیامبر(ص) مشاهده کردند که حضرت زهرا(س) برخاست، فرمودند: «دخترم! این مرد نابیناست.»قالت فاطمه(س): اِن لَم یَکُن یَرانِی فَانّی أرَآهُ وَ هُوَ یَشُمُّ الرِّیحَ؛پدر، اگر او مرا نمی‏بیند، من او را می‏نگرم! اگر چه او نمی‏بیند؛ اما بو را استشمام می‏کند!» 7

رسول خدا پس از شنیدن سخنان دخترش فرمود: «شهادت می‏دهم که تو پاره تن من هستی.»8

از این حدیث استفاده مى شود که دختر عالى قدر رسول خدا تا چه میزانى شرم و حیا داشت و چقدر از مردان بیگانه دورى مى جست؟ و تا ضرورتى نبود از کنار مردها نمى گذشت، هرچند تاریخ اذعان دارد که فاطمه (س) در مواقعی که لازم بود به میان جامعه آمده و سخنرانى کرده است.در این حدیث بیان حیا وعاف فاطمی مطرح است که از نظر روانشناسی نوع برخورد وحیا  وعفاف حضرت راکاملا نشان می دهد.

 

پوشش ساده

درسیره فاطمی عفاف و حجاب ،اصل غیر قابل تغییر است .هدف رعایت  پوشش  مورد نظر اسلام است که باساده ترین پارچه هم می توان عفاف وحجاب را داشت.در زندگی حضرت زهرا(س) تجمل و تبرج امری مذموم است که در اسلام ترد شده است.فاطمه(س) که دختر پیامبر(ص) و همسر علی (ع) است ،می توانست از
 پارچه های زربفت و حریر ،نوع پوشش خود راانتخاب کند؛اما تاریخ اذعان دارد که فاطمه(س)در نهایت سادگی وخضوع چادری برسر داشت که شاید زنان دیگر مدینه هرگز چنین پوششی نداشتند.

اما از دیدگاه فاطمی نفس وجود حجاب  وحفظ آن در جامعه است که بتواند سرمشقی برای پایین ترین زندگی مردم هم باشد ؛که حجاب و عفاف مخصوص  سران یا عامه مردم نیست بلکه همه ی مردم در هر سطحی(فقیر یا ثروتمند) باید آن رارعایت کنند ،حتی اگر این چادر ،چادری وصله دار باشد.

پوشش زاهدانه حضرت زهرا(س) به این علت بود که با ساده زیستی خود زنان راازغلتیدن در دام تجمل ها و
تبرج ها ،بازدارندو در مرحله عمل ،ارزش ها و منزلت انسان را در تعالی روحی ومعنوی اثبات کنند. هم چنان که مقام معظم رهبری درخصوص ساده زیستی زهرا(س)ودرس گرفتن ازآن فرمودند:«ساده زیستى دختر پیامبر(ص)  یک نمونه براى زنان امروز جامعه مااست. ما روحیه مصرف گرایى را کنار بگذاریم و در زندگى به حد لزوم اکتفا کنیم و از افراط بپرهیزیم و آرزوهاى حقیر و کوچک را فداى ارزش هاى بزرگ بکنیم، نمونه کامل آن را در زندگى فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ مى توان در تاریخ مشاهده کرد.»11

درخصوص چادرساده صدیقه طاهره از سلمان نقل شده است:« روزی حضرت فاطمه(س) را دیدم که چادری وصله‏دار و ساده بر سر داشت.در شگفتی ماندم و گفتم عجبا! دختران پادشاهان ایران و قیصر روم بر کرسی‌های طلایی می‏نشینند و پارچه‏های زربفت به تن می‏کنند، وه که این دختر رسول خداست! نه چادرهای گران قیمت بر سر دارد و نه لباس‌های زیبا!!

فاطمه(س) پاسخ داد: قالت: «یا سَلمانُ! اِنَّ اللهَ ذَخَّرَ لَنا الثِیّابَ وَ الکَراسِیَّ لِیَومٍ آخِرٍ.»12

«ای سلمان! خداوند بزرگ، لباس‌های زینتی و تخت‌های طلایی را برای ما در روز قیامت ذخیره کرده است.»13

اصل وتکلیف پوشش در اسلام امری موکد است ،در برخی آیات، قرآن زنان را مکلف می کند ، جاذبه ها و زینت های ظاهری و باطنی خود را آشکار نکنند ، مگر آنچه نمایان است .14 آنها باید پوششی مناسب که تمام گردن و سینه و اندام ها و زینت های پنهان آنها را مستور کند داشته باشند که موجب تهیج شهوت مردان نگردد و موجب آزار و اذیت خود توسط افراد بیمار دل را فراهم نکنند. 15کردار و راه رفتن آنها نیز باید به دور از
جلوه گری، خودنمایی و جلب توجه باشد .

در نظام مقدس اسلام ، این امور کاملاً حکیمانه و به مصلحت زن و اجتماع وضع گردیده است.با دقت در سیره حضرت زهرا (س)آن اسوه به تمام معنا در می یابیم که ایشان آیینه تمام نمای حجاب وعفاف اسلامی است وهدف پوشش زن بوده است نه تبرج و خودنمایی بالباس های زینتی و...!!

 

این روایت ها بر این نکته تاکید داردحجاب در اسلام هرگز مانع حضور زنان درعرصه جامعه و فعالیت های فرهنگی واجتماعی ومانع رشد استعدادهای علمی و توانایی های زنان نیست؛بلکه می خواهد این حضور در حریم امن اجتماعی عمل شودوبیان می دارد که حجاب  احترام وعزت ایجادمی کند. واعتبار معنوی حضرت زهرا(س) بقدری بود که شمعون یهودی باکمال رضایت واحترام ،چادروصله دارحضرت را می گیرد و دربرابراین عظمت روحی وایثارحضرت زهرا(س)سربرسجده می گذاردو مسلمان می شود.

نتیجه

احکام و دستوراتی که اسلام در سیره معصومین و حضرت زهرا(س)الگوی عملی جوامع  قرار داده،همه و همه بیانگر توجه دقیق و موشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه و فرد می باشد.در روابط اجتماعی عفاف وحجاب رمز بهداشت وسلامت روانی جامعه است ویکی از ارزش‏های والای انسانی و اسلامی که سرچشمه ارزش‏های دیگر، و موجب آثار درخشان معنوی است، که می‏توان آن ها را از پایه‏های اخلاق و صفت کلیدی برای عقب زدن رذایل  در روابط اجتماعی و سوق دهنده به سوی تکامل و درجات عالی و کمالات متعالی زنان ومردان در جامعه دانست.

در بین مسائل مختلف اخلاقی واجتماعی خانواده ،رعایت عفاف وحجاب زنان و  مردان، ونحوه
ارتباط های اجتماعی  از مسائل مهمی است که متاسفانه امروز در جوامع با  تهاجم و شبیه خون فرهنگی مورد  غفلت و تسامح و تساهل  قرار گرفته است وبنیان خانواده واجتماع را مورد هجمه قرار داده است.وضعیت موجود در روابط اجتماعی و خانوادگی نشان می دهد که نوعی انحراف از فطرت  زنان ومردان  ایجادشده است  که ماحصل آن گامی به سوی بی بند و باری و فساد در روابط اجتماعی است.

جهت حل معضلات ومشکلات اجتماعی نیازبه الگوی عملی برای زنان ومردان است که با پیروی ازاین الگو وهمانند سازی می توانند مسیرهدایت وسعادت وآرامش را به دست آورند.با توجه به وضعیت عفاف وحجاب در جامعه امروزوآشنایی با سیره فاطمه(س) والگوگیری در گفتار ورفتار ورعایت عفاف در روابط اجتماعی ،بسیار ضروری وحیاتی است.

شناخت ومعرفت فاطمی نشان می دهد که درسیره  وروش آن حضرت حفظ ححاب وعفاف اصلی  مهم است که هرگز مانع فعالیت های اجتماعی  نمی شود؛بلکه بی مبالاتی درحفظ ورعایت عفاف وحجاب و خودنمایی وتبرج و اختلاط بی جادر معاشرت ها ممنوع ومذموم است.واین که حکم عفاف وحجاب برای شناخته شدن زن به عفاف و پاکی و امنیت او از آزارواذیت های اجتماعی  الزامی شده است. اسلام می خواهد باتدبیرودرایت زن ومرددر روابط اجتماعی با هم مرتبط باشند تا نگاه انسانی و بستر تکاملی در جامعه فراهم شود وجسم ها در دید قرار
نگیرد ،بلکه معرفت و انسانیت وارزش هادر معاشرت ها حاکم شود.

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

حجت الاسلام والمسلمین قرائتی در جلسه درسهایی از قرآن که درباره "حقوق خانواده در اسلام" ، "محبت و اعتماد" ، "مقدار مهریه" ، "اداره و سرپرستی خانواده توسط مردان" ، "حکومت مردان در خانواده" ، "توجه اسلام به آرایش و آراستگی" و ... سخن گفته است که یکی از آنها آرایش دختران جوان در خانواده و در مواقعی است که اسلام آن را حلال دانسته اما برخی از والدین با عقاید نادرست خود با این قبیل کارهای حلال مخالفت می‌کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید قسمتهایی از این سخنرانی است.

آرایش دختران
آرایش زن چیست؟ زن ذاتاً دوست دارد آرایش کند. و این جزء ذات زن است. متأسفانه بعضی از این حاج‌خانم‌های پیرزن در خانه تا می‌بیند دخترش آرایش می‌کند، یا عروسش، (خنده حضار) یک تعبیرات زشتی می‌کند. خانم! تو پیری؟

خجالت نمی‌کشند، طوری نیست خجالت نکشند. مگر می‌خواهد بیرون برود خودش را نشان جوان‌ها بدهد. خودش را آرایش می‌کند. ما زن داریم دو لیتر گریه می‌کند برای امام حسین(ع). اما اگر بفهمد پسرش با عروسش یک بستنی خورده کودتا می‌کند. (خنده حضار) روضه هفتگی، ختم انعام، ختم قرآن، همه‌ی دعاها و نمی‌دانم «امن یجیب» مهرش، جانمازش اندازه‌ یک بقچه‌ی حمام است. اما اگر بفهمد که این مثلاً با عروسش رفته فرض کنید حالا بگردند، دری وری می‌گوید. زن نژادش این است.
شما یاد بگیرید از امیرالمؤمنین(ع)، با غلامش رفتند پیراهن بخرند، پیراهن قشنگ را داد به غلامش، گفت: آقا من قنبر غلام هستم. فرمود: مگر جوان نیستی؟ خوب جوان دوست دارد شیک بپوشد. سر به سر بچه‌ها نگذارید. در آرایش حلال، وقتی به آرایش حلال گیر دادی، آنها سمت آرایش حرام می‌روند. خیلی از گیرهایی که می‌دهند اینها ضررش به خودشان برمی‌گردد.
بعضی از جوان‌ها تا حالا چند مورد آمدند، به من گفتند: حاج آقای قرائتی من به خاطر شما یک سیلی خوردم. گفتم: چرا؟ گفته: من می‌خواستم آن کانال فوتبال ببینم، پدرم گفت: آن کانال قرائتی را ببینیم. من هی زدم فوتبال، او هی زد قرائتی! آخرش یک سیلی به من زد. من از همه‌ اینهایی که از پدرشان یا پدر بزرگشان کتک خوردند، معذرت می‌خواهم.
(خنده حضار) آخر این قرائتی تحمیلی درست نیست. اسلام گفته آزادی، حتی اگر آمدی پشت سر این آقا نماز خواندی، رکعت دوم آزادی! قصد فرادی کن برو. اصلاً نماز مغرب را خواندی، نماز عشا را آزاد هستی، رها کن برو. اسلام به ما آزادی داده است. اگر ما به حلالها قناعت کنیم، همه‌ی مردم مسلمان میشوند. گیر اینکه بعضیها اسلام به آنها سنگین است، در همین نماز جمعه دیروز، نماز جمعه گذشته رفتیم، به ما گفتند: بین دو نماز صحبت کن. گفتم: سخنرانی بین دو نماز گروگان گیری است. گفت: فرار می‌کنند. گفتم: خوب فرار کنند. مگر میخواهی مردم را اسیر کنی؟ کم حرف بزن، خوب حرف بزنی فرار نمی‌کنند، حالا فرار هم کردند، کردند.

 

 


توجه به دستورات دین، نه سلیقه‌هایشخصی
ما مثل بت پرست‌ها در بعضی کارها هستیم. بت پرست‌ها با دست خودشان یک بت می‌تراشیدند، راستش گریه می‌کردند. قرآن می‌گوید: «أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت سنگ تراشیدی حالا راستش گریه می‌کنی؟ ماهم با دست خودمان آداب و رسوم را درست کردیم، خودمان در آداب و رسوم خودمان ماندیم. 

آرایش یک ارزش است. دختر و پسرها در آرایش حلال نباید مزاحم داشته باشند. مثل اینکه یک کسی شوهرش مرده اسلام گفته چهار ماه و ده روز فاصله بگیرد. بعد از چهار ماه و ده روز، قرآن آیه دارد می‌گوید: اگر خانم خواست عقد کند، کسی حق ندارد جلوی او را بگیرد. آیه‌ قرآن است. متن قرآن است. زن بیوه! خواهند گفت عجب زن بی‌حیایی بود. چه زود شوهر کرد. تو که می‌گویی: فلان زن بی‌حیا است، قطعاً غیبت کردی و گناه کبیره کردی. تو گناه کبیره کردی که گفتی فلانی بی‌حیا است. اما او ثواب کرد. این خانم به هوای... نه خواهند گفت: این به شوهر اولش وفادار نیست. چه کسی گفت: معنای وفا یعنی عقد نکن؟ چه کسی گفت: عقد نکن. 
زنان بیوه یک چیز غلطی در سرشان است. می‌گوید: من می‌خواهم وفادار باشم. چون می‌خواهد وفادار باشد، ازدواج نمی‌کند. اصلاً قاطی کرده والله نمی‌دانم قاطی کرده، اینها جزء دین نیست. جزء لغت نیست. جزء قرآن نیست. بالاخره حالا من 50 سال است دیگر آخوند هستم. 15 سالگی آخوند شدم. حالا 65 سالم است. بعد از 50 سال آخوندی، 32 سال برای شما حرف می‌زنم. 
وفا این نیست که انسان ازدواج نکند. تقوا این نیست که انسان برای شوهرش آرایش نکند. به خانم می‌گوییم: آخر این چه قیافه‌ای است؟
یک مردی در کوچه می‌دوید. گفتند: کجا می‌دوی؟ گفت: می‌روم خانه زنم از عروسی می‌آید، چون تا از عروسی می‌آید، لباس‌های خوبش را کنار می‌گذارد و آشغالهایش را خواهد پوشید. من می‌خواهم یک لحظه‌ای که لباسش را می‌کند، من هم یک نگاهی به این لباس بکنم. خوب این چه، کجایش مثلاً چرا چنین است؟ که مرد باید بدود، آرزو، آه بکشد که یکبار هم... هرچه آرایش دارید «وَ لا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِن» (نور/31)‏ آرایش مخصوص زن است. بیرون خانه آرایش نباشد

حدیث داریم پیغمبر برای خانم‌هایش آرایش می‌کرد. پولی که پیغمبر برای عطر می‌داد بیش از پولی بود که برای غذا می‌داد. زن و شوهر باید چطور باشد؟ قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/187).

متن کامل قانون گسترش فرهنگ عفاف و حجاب

 

«حجاب» از ارزنده‌ترین نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ایرانی - اسلامی است که پیشینه آن به قبل از ورود اسلام می‌رسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود می‌رسد.

حجاب و عفاف پدیده مذهبی - ارزشی مهمی در تعالیم اسلامی است و توجه به زمینه‌های فرهنگی - اجتماعی به عنوان بستر آن بسیار شایسته و لازم استد و اشاعه و تعمیق آن نیازمند آموزش‌های بنیادین و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است.

بدیهی است که در کنار شرایط مساعد اجتماعی برای ارزش تلقی کردن و الگوپذیری این فرهنگ، نیازمند درونی و نهادینه شدن آن در وجود افراد است بدون شک رسیدن به این هدف نیازمند مشارکت و توجه جدی همه نهادها و دستگاه‌ها به صورت مستمر و هدفمند است.

سیاست‌ها و راهکارها

1- در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامه‌های دستگاه‌های اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی.
2- ابلاغ روش‌های اجرایی و تعیین ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخش‌های رسمی و اداری کشور.
3- نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمان‌های دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و فرم‌های اسلامی و حضور ساده و بی‌آرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان.
4- تعریف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینی و ملی و فراهم کردن زمینه‌های لازم برای ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5- ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدل‌های مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در زمینه بین افراد.
6- وضع قوانین و مقررات لازم برای اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7- گسترش و تقویت مراجع قانونی برای ترویج پوشش اسلامی در جامعه.
8- اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9- رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مدیران، مسئولان حکومتی و خانواده‌های آنان و تدوین شاخص‌هایی در این زمینه برای گزینش مدیران.
10- رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید،‌ توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی.
11- پیگیری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استان‌ها و ارائه گزارش‌های منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس کمیته).
12- ارزیابی دقیق از اجرای طرح‌ها توسط دستگاه‌های فرهنگی، انتظامی و قضایی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و یافتن راهکارهای مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13- نظارت و ارزیابی عملکرد رسانه‌ها - خصوصاً صدا و سیما - در ارتباط با الگوهای تبلیغی آنها و تأثیر آن در جامعه.
14- احیاء سنت حسنه «امر به معروف و نهی از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15- فراهم کردن زمینه‌های لازم برای تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمی - فرهنگی به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویی به شبهات موجود در مورد آن.
16- انجام سیاست‌های تشویقی درباره مدیران و کارگزارانی که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعایت می‌کنند.
 

 

 

 

* وظایف تخصصی دستگاه‌های قانونگذار و اجرایی

 

وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

1- اجرای کامل قانون انطباق امور پزشکی با موازین شرع مقدس اسلام و ابلاغ دستورالعمل‌های اجرایی جهت نگهداری از بیماران و همراهان در محیط‌های درمانی
2- تنظیم و ابلاغ آئین‌نامه انضباطی محیط‌های دانشگاهی پیرو مصوبه شماره 502 مورخ 22/5/1381 شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر گسترش فرهنگ عفاف و حجاب.
3- طراحی و ساخت خوابگاه‌های دانشجویی متناسب با ارزش‌های اسلامی.
4- نظارت بیشتر بر بیمارستان‌های خصوصی به منظور ترویج فرهنگ حجاب و رعایت حقوق زنان بیمار.
5- اهمیت دادن به حجاب و اخلاق اسلامی به عنوان یکی از پیش‌شرط‌های اساسی در انتصاب و استخدام رؤسای دانشگاه‌ها، معاونان، مدیران، مسئولان حوزه علمی، فرهنگی و ورزشی و کارکنان.
6- طراحی مبلمان اداری در ساختمان‌های ستادی بیمارستان‌ها، دانشگاه‌ها و ... بر اساس حفظ حدود حریم شرعی بین کارمندان زن و مرد و پرهیز از بکارگیری معماری openکه موجب رعایت نکردن حریم‌های اخلاقی بین کارمندان زن و مرد می‌شود.
7- تقویت شوراهای امر به معروف و نهی از منکر در دانشگاه‌های علوم پزشکی و بیمارستان‌ها.
8- اهمیت مسئله حجاب به عنوان یک امتیاز شاخص در گزینش و معرفی دانشجویان نمونه دانشگاه‌های علوم پزشکی.
9- ایجاد تسهیلات ویژه برای ازدواج دانشجویی، ساخت خوابگاه‌های متأهلی و فعال کردن دفاتر مشاوره در امر ازدواج دانشجویی.
10- فعال کردن دانشجویان در حوزه پژوهش‌های علمی درباره حجاب و عفاف در دانشگاه‌ها.
11- تنظیم و ابلاغ آئین‌نامه نحوه حضور پرسنل همگن و غیرهمگن در بخش‌های تشخیص و درمان و نظارت بر اجرای آن.
12- الگوسازی مناسب برای جامعه پزشکی در زمینه گسترش فرهنگ عفاف و حجاب با برگزاری همایش‌ها و جشنواره‌های علمی و فرهنگی
13- نظارت بر رعایت عفاف و حجاب در سازمان‌های خارجی و موسسات پزشکی خصوصی، مانند یونسکو، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و ... و یکسان‌سازی یونیفرم کارمندان شاغل در مراکز فوق.
14- تدوینی قوانینی برای ممنوعیت عرضه لباس‌های دست دوم خارجی در کشور (با همکاری دستگاه‌های ذیربط)
15- اهداء بسته‌های فرهنگی به دانشجویان جدیدالورود با موضوع آموزش در حوزه عفاف و حجاب
16- ایجاد سایت‌های اینترنتی در حوزه فلسفه حجاب، برگزاری جلسات سخنرانی، پرسش و پاسخ و همایش‌های علمی درباره حجاب توسط کانون‌های فرهنگی - هنری دانشگاها.
17- ارائه لباس‌های مناسب به بیماران برای ورود به اتاق عمل جراحی.

 

شعر حجاب


دوش دیدم خود حکیمی تیز هوش
گفتمش گو حکمتی ای باده نوش
گفت با من پیر دانا از صفا 
هر چه خواهی گویمت زین مدعا
گفتمش بر گو تو احوال زنان
تازحکمت گردد این معنا عیان
گفت آنان بر دو وجهند ای سئول
گویمت گر این سخن آری قبول

عده ای تسلیم حق چون بندگان
عده ای هم بنده ابلیسیان
کن رها ابلیسیان را زین مجال
بشنو از آن عابدان تو شرح حال
عبد حقند آن گروه در سیر حق
طالب وصلند و مشتاق فلق
در سلیمی و طهارت چون ملک
در عروج از خاک تا اوج فلک
حق پرست و در شریعت دین مدار
میگسار باده اوصاف یار
پاک همچون شبنم و چون گل لطیف
همچو گل اندر حجاب خود عفیف
دائما پوشیده چون در در صدف
زین نجابت غرق دریای شعف
همچو گوهر در حجاب از چشم دون
در امان از رهزن و قوم زبون 
چون ملک پنهان ز اعیان و نظر
همچو سروی در حجاب از پا و سر
آنکه دین دارد کجا عریان شود
کی بساط محفل دیوان شود
آنکه دارد علم و حلم و عقل و دین
کی شود با خود نمایی‌ها قرین
کی برافشاند دو زلف و موی خویش
آنکه دارد رونق از آئین و کیش
کی تن زیبا نماید آشکار
آنکه دارد عقل زیبا در کنار
آنکه در اندیشه دارد صد سخن
کی برون سازد ز جامه جسم و تن
آنکه در جان دارد از خود صد هنر
کی ز زلف و جامه گردد مفتخر 
کی شود در کوچه و بازار و شهر
چشم ناپاکان از این زن بهره ور
آنکه دارد روح زیبا چون حریر
کی شود در دام ابلیسان اسیر
زن چو از عرفان و معنا پر شود
در صدف پوشیده همچون در شود 
آنکه باشد از حقارت بهره‌ور 
می کند زین عقده عریان پا و سر
آنکه در خود عز سلطانی برد
کی نشاط زخم چشمان می خرد
ای زن اندر بزم سلطان شو انیس
تا طلا گردی ز اکسیر نفیس



:: برچسب‌ها: منبع:اینو من قبلا از یه جایی برداشتم که آدرسش یادم نیست , ,
:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
ن : رویا چله نیا
ت : یک شنبه 7 آذر 1395
.

تعریف خشونت 

معمولاً خشونت با مفهوم پرخاشگري به كار برده مي شود و در تعريف پرخاشگري آمده است اعمال خصمانه اي كه از روي عمد صورت مي گيرد و به افراد و اشياء آسيب مي رساند. در تعريفي ديگر خشونت پديده جديدي نيست اما به علت بعد گسترده آن به تازگي مورد بررسي قرار گرفته است و اين بررسي ها نشان داده كه خشونت در درون خانواده از دو جهت تأثيرگذار است: شخصي و اجتماعي. در جنبه شخصي، قرباني خشونت آسيب بدني مي بيند، تحقير مي شود. شخص خشونت ديده اگر كودك باشد، تا آخر عمر بقاياي آثار خشونت با او همراه است.
 از بعد اجتماعي نيز خشونتهاي خانوادگي نوعي بي اعتمادي نسبت به افراد به وجود مي آورد. به طور كلي خشونت پديده اي است كه به مذهب ، به طبقه اجتماعي و سطح سواد كمتر ارتباط دارد. تظاهرات خشونتي با شرايط اجتماعي كه روز به روز رو به خشونت مي رود، نمود پيدا مي كند.
 آسيب شناسان و جامعه شناسان اجتماعي عمده اختلافات خانوادگي را حول محور مسائل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ناموسي تقسيم مي كنند.


 ختلافات
 اختلافات ناموسي نشأت گرفته از خشونتهاي خانوادگي در جوامع شرقي و سنتي از لحاظ فرهنگي نمود بيشتري دارد. به طوري كه دلايل عمده قتلهاي ناموسي را تعصب، انگيزه انتقام شخصي، حسادت، شكاك بودن، ذهنيت بسته، وجود شخص ثالث، رهايي از دست شريك زندگي كه حكم مانع را دارد و از بين رفتن آبرو تشكيل مي دهد. ناگفته نماند كه اختلافات ناموسي كه منجر به قتل مي گردد بيشتر توسط مردان صورت مي گيرد، در مورد زنان كمتر ديده شده زني به تنهايي و بدون همكاري شخصي ديگر اقدام به قتل كرده باشد.
 در بسياري از مواقع، موانع حقوقي مثل عدم جدايي زن از مرد، سپردن حضانت فرزندان به مرد، اخلاق بد شوهر و ... از عواملي است كه زن را به سوي ارتكاب جرم سوق مي دهد.
 دكتر شهلا اعزازي، معتقد است كه زنان بسيار متحمل هستند و بسياري از آنان خشونت پذيرند. چون در جامعه پذيري طولاني خودشان خشونت نسبت به مادر و ... را ديده اند. ولي وقتي حامي پيدا كنند اعم از پدر، برادر يا مردي ديگر مرتكب اعمالي مي شوند كه منجر به حق خواهي آنها مي گردد. چون به صورت هنجار يا ناهنجار(قتل، طلاق) اين امر نشانگر آن است كه زن واقعاً به پشتيباني قانوني، اجتماعي و حقوقي... نياز دارد. به طوري كه اگر اين كمك به جاي يك فرد از طرف اجتماع باشد، زندگي زيبايي به او هديه مي شود ، شهلا اعزازي معتقد است وجود مكانهاي امن براي زنان تحت ستم از بسياري عواقب وخيم خشونتهاي خانوادگي جلوگيري مي كند.

شونت و هزاره سوم
 افكار عمومي بايد بپذيرند كه در قرن ۲۱ ديگر خشونت جايز نيست و بشر به مرحله اي از تكامل و پيشرفت رسيده كه اين پيشرفتها جهاني شده است. به طوري كه امروزه در جامعه به جايي رسيده ايم كه دولتها در واقع دولتهاي زورگو نيستند. دولتهاي رفاه اجتماعي و مردم سالارند.
 دولت امروز خود را موظف كرده كه از حقوق شهروندان دفاع كند. در محيط خانوادگي نيز ديگر نمي توان گفت «چهار ديواري اختياري» و خانواده محيطي است خصوصي و هيچ كس حق دخالت ندارد زيرا يك تعامل ميان دولت و مردم به وجود آمده است.
 مدرسه رفتن و واكسن زدن به بچه ها، كنترل تعداد فرزندان و ... بايد بپذيريم كه خشونت در خانواده يك مسأله خصوصي نيست. وقتي پدر يا مادري فرزندش را كتك مي زند اثرات سوء اين حركت در نسل بعد باقي مي ماند و مسأله گردش خشونت مطرح مي شود. چه كودك خود قرباني پرخاشگري و خشونت باشد و چه شاهد خشونت به ساير افراد خانواده. اين گردش خشونت از نسلي به نسل ديگر ادامه خواهد داشت و به اين ترتيب پاياني براي خشونت وجود ندارد. براي جلوگيري از خشونت در هزاره سوم به يك عامل قدرتمند به عنوان دولت قانونمند نياز است كه در يك محدوده خصوصي كه خانواده است براي جلوگيري از تبعات ويرانگر خشونت دخالت كند.

 


 خانواده اساسي ترين نهادي است كه به اعضاي خود احساس امنيت و آرامش مي دهد و مهمترين فضاي ارضاي نيازهاي طبيعي و جنسي انسانها است. اين نهاد طي هزاران سال پايدارترين و مؤثرترين وسيله حفظ ويژگي هاي فرهنگي و عامل انتقال آنها به نسل هاي بعدي بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامني را گسترش مي دهد كه پيامد آن بيماريهاي روان تني، گسترش پديده قتلهاي خانوادگي، همسركشي و كودك آزاري است. كارشناسان اجتماعي معتقدند خشونت در خانواده ، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
 صفحات حوادث روزنامه ها، هفته نامه ها و اخبار راديو و تلويزيون منعكس كننده صور مختلف پرخاشگري و خشونت هستند كه بيشترين مخاطب را نيز دارند . اين گونه رفتارها چنان روبه رشد است كه گويي در جان جامعه جاي گرفته و بخشي از رفتارهاي معمولي افراد شده است. هر روز با انواع خشونت و پرخاشگري از قبيل قتل هاي خانوادگي، آدم ربايي، نوزاد دزدي، نزاعهاي خياباني و ... مواجه هستيم. در اين مقاله سعي شده به سؤالاتي از اين قبيل پاسخ داده شود.
 اين كه واقعاً خشونت و پرخاشگري چه مفهومي دارد؟ انواع آن كدام است؟ به چه علت يا عللي از افراد در جامعه سر مي زند؟ خشونت با انسان متولد مي شود يا معلول محيط و يادگيري هاي اجتماعي است؟
 اختلافات خانوادگي
 فقر فرهنگي يكي از عواملي است كه خانواده و اعضاي آن را تهديد مي كند. آگاهي نداشتن از قوانين و حقوق رايج جامعه كه منجر به اين مي شود فرد دست به عملي زند و تصور كند كه مي تواند از آن رهايي يابد. اگر چه بعضاً افرادي نيز يافت مي شوند كه علي رغم آگاه بودن از نتيجه اعمالشان به خاطر جهالت و فقر فرهنگي مرتكب اعمال خلاف مي شوند.
 «مانع شوهرم بود. ۱۵ سال اعتيادش جانم را به لبم رسانده بود. قرار گذاشتيم بكشيمش و بعد برويم خارج. اما حالا... در انتظار قصاص هستم.»
 گذار از سنت به مدرنيته هميشه عواقب و تبعات خودش را دارد. عواقبي كه با ناهنجاري هاي اجتماعي نمود پيدا مي كند و شايد از بستر خانواده شروع و تا آنجا پيش رود كه همه مرزها را در هم شكند و نهاد خانواده را نيز به زير سؤال برد.
 «اختلاف فرهنگي داشتيم. حرف هم را نمي فهميديم. با زن ديگري آشنا شدم خيلي خوب مرا مي فهميد. نمي توانستم با او ازدواج كنم. مخارج دو خانواده را هم نداشتم. نقشه كشيدم كه زنم را به ساختمان بلندي ببرم و بگويم كه اينجا را مي پسندي برايت اجاره كنم؟ همانطور كه كنارش راه مي رفتم. هولش دادم. افتاد پايين روي ايوان طبقه پاييني ولي نمرد ؛از دستم شكايت كرد و... »
 ختلافات اقتصادي
 با نگاهي به پرونده هاي خشونتهاي خانوادگي مي توان يك نقطه مشترك را مشاهده كرد. عامل اقتصادي كه در حال حاضر از علل مهم خشونت و پرخاشگري در خانواده است. والدين كه براي تأمين مخارج خود بعضا در دو شيفت كار مي كنند و هرگز نمي توانند آرام و خونسرد، مهربان و صميمي باشند و كارشناسان مسائل اجتماعي بيكاري را نيز جز اولين و مهمترين آسيبهاي اجتماعي كشور عنوان مي كنند كه خود عامل اصلي پرخاشگري نيز محسوب مي شود.
 «ىاز اداره كه مي آمدم با ماشينم مسافركشي مي كردم. زنم با قرص اعصاب زندگي مي كرد. چون هر روز با صاحب خانه وهزاران گير و گرفتاري روبرو بود. يه شب كه بچه سه ماهه خيلي گريه كرد و نتونستم آرامش كنم و مادرش هم كه بيدار نشد عصبي شدم، متكا را گذاشتم روي صورت بچه و نگه داشتم. ديگه گريه نكرد. »
 از آنجايي كه ريشه همه آسيبهاي اجتماعي را بايد در خانواده جست وجو كرد با نگاهي به پرونده هاي خشونت خانوادگي مي توان به يك نقطه مشترك رسيد. نقطه اي كه از زبان بيشتر متهمان (عاملان خشونت) شنيده مي شود.
 اختلافات اجتماعي
 خانواده، جامعه و فرد يك مثلث را تشكيل مي دهند كه اختلالات رفتاري در بين هر كدام از ضلعها سبب ايجاد مشكلات متعدد مي شود. در هر حال نبايد از نظر دور داشت كه« اعتياد »يكي از عوامل خشونت زا در بستر خانواده است. بطوري كه موادمخدر جزو شايعترين ناهنجاريها محسوب مي شود. فرد معتاد به ندرت مي تواند پيوندهاي مستحكم عاطفي، وفاداري و تعهد داشته باشد و ارتكاب جرايم معتادان به علت ضعف روابط انساني هر روز بيشتر مي شود و امنيت خانواده و جامعه را به خطر مي اندازد.«پسري مادرش را به علت ندادن پول براي خريد مواد كشت .»
 خشونتهاي خانوادگي نوعي بي اعتمادي نسب به افراد در انسان به وجود مي آورد و فرد پرخاشگر و خشن هرگز نمي تواند مورد اعتماد جامعه باشد. در بسياري از موارد نيز كسي كه در كاري شكست مي خورد و يا به اصطلاح سرخورده مي شود و يا در محل كار خود توبيخ مي شود نمي تواند به خاستگاه ناكامي و شكست خود پرخاشگري كرده و خشونت روا بدارد، از اين رو خشونت را به اطرافيان خود روا مي دارد.
 به تعريفي ديگر پرخاشگري و خشونت با ناكامي جابه جا مي شود و شخص به جاي علت واقعي و خاستگاه اصلي به خاستگاه ديگري حمله ور مي شود.

عوامل محيطي خشونت
 بسياري از محققان الگوهاي خانوادگي نادرست و گسستگي خانوادگي به علت طلاق يا مرگ يكي از والدين و حتي تعارض والدين را عامل اصلي خشونت مي دانند. تحقيقات نشان مي دهد كه در صورت مرگ پدر در سنين كودكي و به عنوان الگوي همانندسازي براي پسران، ميزان پرخاشگري و خشونت در اين افراد در حد بالايي افزايش مي يابد. بطوري كه آمار مي گويد: ۷۵ درصد پسران پرخاشگر و خشن از وجود پدر محروم بوده يا الگوي فردي براي يادگيري نداشته اند. همچنين طرد با روشهاي انضباطي غلط نيز در افزايش خشونت نقش مؤثري داشته اند، وجود پدر الكلي، معتاد يا داراي رفتار ضداجتماعي يا نوروتيك از عوامل اصلي آن به شمار آمده اند. همچنين مورد آزار و اذيت جنسي و جسمي، آزار و تنبه بدني كودك، خشونت والدين، پايين بودن سطح سواد خانواده و وضعيت اقتصادي در بروز خشونت تا حد بسيار بالايي تأثير دارد.
 
 نظريه هايي درباره خشونت
 اريك فروم معتقد است كه انسان داراي نوعي از پرخاشگري بالقوه و ذاتي است كه اساساً در پاسخ به تهديد علايق حياتي او به طور اعم بروز مي كند. اين خشونت براي حفظ زيست، دفاعي ضروري است ولي نوع ديگر آن غريزي نيست بلكه تحت تاثير يادگيري و محيط فرهنگي و اجتماعي انسان است.
 فلاسفه و دانشمندان هر يك به فراخور ديدگاه خود انسان را تعريف كرده اند . براساس اين تعاريف؛ يكي از ويژگيهاي او را در نظر گرفته اند مانند تفكر، نطق، اجتماعي بودن، خنده و... در يكي از تعاريف، اليوت ارنسون مي گويد: انسان، حيوان پرخاشگر و ستيزه جوست. با اين تعريف اين سؤال مطرح مي شود آيا واقعا ًپرخاشگري در انسان فطري است و در ذات او موجود است؟ يادگيري تا چه حد در پرخاشگري مؤثر است؟
 ژان ژاك روسو مي گويد: انسان در محيط طبيعي، موجودي مهربان، شاد و خوب است. قيود اجتماعي او را مجبور به پرخاشگري و فساد مي كند اين نظريه و نمونه هاي ديگر به جنبه اكتسابي يادگيري پرخاشگري تأكيد دارند همچنانكه فرزند خانواده خشن هرگز مهربان و صبور نخواهد بود.
 «حسن هرگز نمي توانست با فرزندش با مهرباني رفتار كند تمام وظايف خود را انجام مي داد ولي توأم با خشونت و پرخاشگري. بررسي زندگي دوران كودكي حسن نشان مي دهد كه او نزد نامادري خشن پرورش يافته و هرگز جز پرخاشگري رفتاري ديگر را نياموخته است. »

 

بسياري از انديشمندان از جمله پروفسور عدل معتقد بوده اند كه انسان در محيط طبيعي خشن و بي رحم است و تنها برقراري نظم و تربيت در جامعه مي تواند او را مهار كند و يا سبب تصعيد غرايز طبيعي پرخاشگرانه او بشود.
 نوربرت الياس، جامعه شناس آلماني در كتاب فرآيند تمدن (۱۹۳۹) چنين بيان مي كند كه در تمدنهاي ابتدايي بشري، استفاده از زور و اجبار عاملي بود كه افراد در جامعه را مجبور به قبول حقوق و حد و مرز زندگي ديگران مي كرد. اين تعريف از متدين بودن را مي توان تا حد قابل قبولي به مفهوم«تقوا » منطبق دانست كه در اديان الهي نسبت به آن تأكيد بسيار شده است. نتيجه اينكه متدين بودن و تقوا داشتن عامل مهمي در رعايت حقوق، مدارا و پرهيز از رفتار خشونت آميز با ديگران است. واقعيت نيز چنين است كه شخص هنگامي از روشهاي خشونت گرايانه استفاده مي كند كه نتوانسته باشد ديگران را تحمل كند و در مواجه شدن با ديگران براي رعايت و تحمل ديگري، ترمزهاي درونش عمل نكنند.
 نوربرت الياس معتقد است كه خشونت پديده اي است كه در فرآيند اجتماعي شدن آموخته مي شود و از آنجايي كه عدم خشونت ورزي به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام به شخصيت و عقايد ديگران و روشهاي زندگي و شيوه هاي رفتاري ديگري و شكل گيري فرهنگ دموكراسي در جامعه مربوط است به نظر مي رسد كه محو خشونت ممكن نيست مگر آنكه در همه نهادهاي رسمي و غيررسمي (مانند مدرسه و خانواده) خرد و كلان جامعه تغيير و تحولي بنيادين و مستمر و پايدار صورت گيرد، تنها در اين صورت فرهنگ خشونت ورزي جاي خود را به مداراي اجتماعي خواهد سپرد.
 

خشونت در تلويزيون
 از آ نجايي كه تلويزيون به عنوان تنها سرگرمي در دسترس خانواده ها همواره حضور دارد شايسته است كه خانواده ها نكته هاي زير را رعايت نمايند: 
 - برنامه هاي مشخصي را تعقيب كنند كه عاري از خشونت باشد.
 - براي جايگزيني تلويزيون از وسايل مورد علاقه كودكان مثل پازل، بازيهاي فكري، مداد شمعي، مداد رنگي، كاغذ، كتاب و مجلات استفاده نمايند.
 - تمام رسانه هاي حاوي خشونت را نفي نموده و اين اصل را به عنوان قانون خانوادگي بپذيرند كه در خانه جايي براي خشونت وجود ندارد چه در فيلم هاي ويدئويي، چه در بازيهاي كامپيوتري، براي فعاليتهاي روزانه برنامه ريزي كرده و كودكان را به انجام فعاليتهاي ديگر تشويق كنند و به گروههاي مخالف نمايش خشونت در تلويزيون بپيوندند. چون امروزه استفاده از شيوه هاي خشونت آميز در رسانه هاي گروهي به امري بديهي تبديل شده و خشونت عريان از طريق تلويزيون، سينما و رايانه به نمايش گذاشته مي شود به طوري كه در بازيهاي رايانه اي، فرد به تعداد آدمهايي كه به قتل مي رساند امتياز كسب مي كند. اين خود باعث نهادينه شدن خشونت در نظام شخصيتي- رفتاري افراد مي شود.
 
 خشونت عليه زنان
 يكي از بارزترين خشونتها در جامعه امروزي، خشونت عليه زنان است به طوري كه يافته هاي مطالعاتي حاكي از آن است كه در ايران نيز مانند ساير جوامع جهان خشونت عليه زنان مشكل آفرين شده است. زناني كه در معرض خشونت قرار مي گيرند انواع شكلهاي سوء رفتار را در زندگي فردي و اجتماعي خود تحمل مي كنند.
 بارداري، تحصيلات عاليه و دسترسي به منابع مالي و استقلال اقتصادي و كسب درآمد، زنان را در مقابل سوء رفتار و خشونت حفاظت نمي كند. حتي در مواردي، زنان تحصيل كرده و داراي استقلال اقتصادي بهاي بيشتري بابت خشونت مي پردازند كه از نظرها پنهان است. با وجود اين يافته هاي مطالعاتي، هنوز تعريف مانع و جامعي از خشونت عليه زنان به دست نيامده است. آيا خشونت در كتك خوردن خلاصه مي شود؟ و يا زن آزاري از موارد شناخته شده خشونت در خانواده محسوب مي شود. پزشكي قانوني از جمله مراجع مهمي است كه روزانه با شكايت زناني كه از ايراد ضرب و جرح توسط شوهرانشان شاكي هستند مواجه مي باشد. در شرح حالي كه پزشكان قانوني در بدو معاينه از قربانيان زن آزاري مي گيرند اين نتيجه به دست آمده است كه مردهاي همسر آزار غالباً افرادي با شخصيت پرخاشگر هستند در حالي كه تعدادي از آنها به هنگام ابتلا به بيماري رواني معمولاً از نوع افسردگي اقدام به كتك زدن همسر خود مي كنند و ساير خصوصيات چنين مرداني عبارت است از حسادت بيمارگونه و افراط در ميگساري ،همچنين اين افراد در كودكي، خشونت هاي خانوادگي را تجربه كرده اند.

خشونت عليه كودكان
 خشونت متقابل والدين نسبت به يكديگر گاهي اوقات به رفتار با فرزندان نيز تعميم داده مي شود و آنها قرباني روابط خشونت و فضاي خشونت آميز در محيط خانواده مي شوند. به هر حال خشونت، خشونت مي آفريند و در يك رابطه متقابل، ابعاد و اشكال پيچيده تري مي يابد. كودكاني كه در چنين محيط خانوادگي رشد مي كنند و شخصيتشان شكل مي گيرد، خشونت را مي آموزند. آنها ياد مي گيرند كه هر گاه با رفتار و گفتار كسي مخالف باشند، او را مورد تهديد قرار دهند، يا او را به زور وادار به انجام عملي كنند و يا حتي با او برخوردي فيزيكي صورت دهند. ناراحتي و نارضايتي از ديگري معمولاً با اين نمادها ابراز مي شود. كودكي كه رفتار خشونت آميز را در چنين خانواده اي كه مدارا و تحمل ديگري در آن معنايي ندارد، مي آموزد و در مراحل بعدي زندگي خود آن را به كوچه مي كشاند. خشونت در نظام ذهني و شخصيتي او تبديل به امري مشروع مي شود. او مي آموزد كه هرگاه حق را به جانب او ندهند، به ديگران پرخاش و حمله كند و اگر نظر او را نپذيرند حتي ديگران را مورد ضرب و شتم قرار دهد. در دومين مرحله، كودك وارد مدرسه مي شود. در اين محيط، اشكال ديگري از خشونت را مشاهده و تجربه مي كند كه انجام ندادن تكاليف منجر به تنبيه او مي شود و شخصيت او در هنگام تنبيه آسيب مي بيند و در يك رابطه متقابل مترصد فرصت مي ماند تا خشونتي را كه نسبت به او روا داشته شده را عليه ديگري به كار گيرد.
 خشونت در تقسيم بندي اجتماعي
 هر گاه در جامعه يك گروه از گروه ديگر متمايز و تفكيك شود فاصله اجتماعي رخ مي دهد و اين امر عواقب ديگري با خود به همراه مي آورد. افرادي كه خود را در گروه خودي قرار مي دهند اعمال خشونت را در مورد گروه بيروني امري مشروع و طبيعي تلقي مي نمايند و نسبت به سايرين، خود را محق مي دانند همانند تماشاگران تيم فوتبال كه هر كدام گروه خود را خودي و گروه ديگري را بيروني مي خوانند. عواقب چنين تقسيم بندي را بارها بين تماشاگران شاهد بوده ايم. برخوردهاي خشونت آميز حتي در بيرون از زمين فوتبال، خرد كردن شيشه اتومبيل ها، پاره كردن روكش صندلي ها به طوري كه درگيري دو گروه فوتبال، كشته نيز بر جاي نهاده است.
 به طور كلي در جوامع توسعه نيافته از لحاظ سياسي اين معضل خود را بيشتر نشان مي دهد. در جوامعي كه فرهنگ گفت و شنود و بحث دو طرفه و تبادل نظر دموكراتيك وجود نداشته و يا قوت ندارد، روابط نابرابر قدرت نيز عامل اعمال خشونت از جانب اشخاص داراي قدرت بيشتر نسبت به اشخاص داراي قدرت كمتر روا مي شود و نارضايتي گروه مقابل نيز از طريق رفتار خشونت آميز ابراز مي گردد.

 

يشنهاد
 پيشنهادهاي ذيل راهكارهايي عملي را ارائه مي دهند كه مي توان در مورد آنها برنامه ريزي كرد:
 
 - به پزشكان، پرستاران، نيروي انتظامي و مديران مدارس اختيار داده شود كه در موارد مشاهده كودكان تحت خشونت واقع شده گزارش بدهند و نيروي كافي نيز براي پيگيري وجود داشته باشد.
 - فرهنگ سازي از طريق رسانه هاي گروهي، بالا بردن سطح آگاهي مردم از حقوق جزايي و آشنا كردن آنان از عواقب عملشان مي تواند راه حلي براي جلوگيري از ارتكاب جرم باشد.
 - كنترل بر رسانه هاي اجتماعي تا آنجا كه به كارگيري خشونت را به حداقل برسانند.
 - براي محو خشونت در همه نهادهاي رسمي و غيررسمي تغيير و تحولي بنيادين و مستمر و پايدار صورت گيرد.
 - تبديل فرهنگ خشونت به مداراي اجتماعي.
 - آگاه سازي جامعه از عواقب رفتار خشونت آميز.
 - عاري سازي جامعه از كينه و نفرت و جايگزيني عطوفت و مهرباني.
 
 سخن آخر
 اگر خيلي زود فكري به حال خشونت نكنيم، با معضل وحشتناكي روبه رو خواهيم شد. اگر مي خواهيم كاري بكنيم بايد سرمايه گذاري و برنامه ريزي كنيم. اگر امروز شروع كنيم شايد ۱۰ سال آينده اولين نمودهاي آن را ببينيم. امروز خانواده ها به جاي اين كه محل امن باشند محل خشونت گرديده و اين معضل به طور جدي وجود دارد. ساده ترين راه اين است كه فرد فرد اعضاي جامعه خود را در مقابل اين كه كسي تحت خشونت است مسئول بدانند.
 
 * منابع
 - همشهري شماره ۲۹۰۵ ، جامعه شناسي خشونت اثر دكتر بهروز مرادي.
 - فرقاني رئيسي، شهلا، شناخت مشكلات رفتاري در كودكان و نوجوانان، نشر معاونت آموزش و پرورش.
 - آزاد ارمكي، تقي و بهار مهري، بررسي مسائل اجتماعي، نشر جهاد سال ۷۷.
 - ماكارنكو. آ ،راه زندگي ترجمه محمد يونيده انتشارات نگاه.



:: بازدید از این مطلب : 214
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
ن : رویا چله نیا
ت : یک شنبه 7 آذر 1395
.



:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
ن : رویا چله نیا
ت : چهار شنبه 26 آبان 1395
.

صفحه قبل 1 صفحه بعد

نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
تبادل لینک هوشمند
پشتیبانی